سه نفر از شهروندان گلستانی به علت تشویق اذهان عمومی و همراهی با رژیم صهیونیستی در شرق و غرب این استان شناسایی و دستگیر شدند.
کد خبر: ۱۰۶۸۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۵
باب دوم حکایت سی و ششم
درویش راهِ بیابان کرده بود و مانده و چیزی نخورده. یکی از آن میان به طریقِ ظرافت گفت: تو را هم چیزی بباید گفت. گفت: مرا چون دیگران فضل و ادبی نیست و چیزی نخواندهام، به یک بیت از من قناعت کنید.
کد خبر: ۱۰۶۷۸۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۱۱
باب دوم حکایت سی و پنجم
یکی را از علمایِ راسخ پرسیدند: چه گویی در نانِ وقف؟ گفت: اگر نان از بهرِ جمعیّتِ خاطر میستاند، حلال است و اگر جمع از بهرِ نان مینشیند، حرام.
کد خبر: ۱۰۶۷۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۰۹
باب دوم حکایت سی و چهارم
مطابقِ این سخن، پادشاهی را مُهِمّی پیش آمد. گفت: اگر این حالت به مرادِ من بر آید، چندین دِرَم دهم زاهدان را. چون حاجتش برآمد و تشویشِ خاطرش برفت، وفایِ نذرش به وجودِ شرطْ لازم آمد.
کد خبر: ۱۰۶۷۸۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۰۷
باب دوم حکایت سی و سوم
پادشاهی به حکمِ زیارت به نزدیک وی رفت و گفت: اگر مصلحت بینی به شهر اندر، برای تو مُقامی بسازم که فَراغِ عبادت از این به دست دهد و دیگران هم به برکت اَنفاس شما مُسْتَفید گردند و به صَلاح اعمال شما اقتدا کنند.
کد خبر: ۱۰۶۶۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۱
باب دوم حکایت سی و دوم
یکی از پادشاهان عابدی را پرسید که عِیالان داشت: اوقاتِ عزیز چگونه میگذرد؟ گفت: همه شب در مناجات و سحر در دعایِ حاجات و همه روز در بند اِخراجات.
کد خبر: ۱۰۶۶۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۹
در پی مطالبه عمومی مردم و دریافت گزارشهای مکرر در این زمینه، دستور قضایی برای جمعآوری سگها از سطح شهرها صادر شده است.
کد خبر: ۱۰۶۶۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۵
تیم معماری با طراحی "خانه وثاق" در گنبد کاووس استان گلستان، به چالشهای اقلیمی منطقه از جمله گرمای شدید و رطوبت بالا پاسخ داده است. این پروژه مسکونی ۳۶۰ متر مربعی که در سال ۱۴۰۰ به پایان رسید، با دور کردن بنا از زمین، افزایش ارتفاع سقفها و استفاده از طاقهای آجری با ظرفیت حرارتی بالا، فضایی مطبوع و همساز با اقلیم را برای ساکنان فراهم آورده است.
کد خبر: ۱۰۶۵۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۶
رستمی با تأکید بر لزوم مدیریت یکپارچه بحران گفت: در صحنه عمل نباید جزیرهای برخورد شود و فرمانده میدان باید مشخص و واحد باشد.
کد خبر: ۱۰۶۵۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲
باب دوم حکایت سیویکم
از صحبتِ یارانِ دِمَشْقم مَلالتی پدید آمده بود؛ سر در بیابانِ قُدس نهادم و با حیوانات اُنس گرفتم. تا وقتی که اسیرِ فرنگ شدم، در خنْدَقِ طَرابُلُس با جُهودانم به کارِ گِل بداشتند.
کد خبر: ۱۰۶۴۰۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۷
باب دوم حکایت سی ام
یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقتِ ضبطِ آن نداشت و بی اختیار از او صادر شد. گفت ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بزهی بر من ننوشتند و راحتی به وجودِ من رسید. شما هم به کَرَم معذور دارید.
کد خبر: ۱۰۶۴۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۴
باب دوم حکایت بیست و نهم
صاحبدلی را گفتند: بدین خوبی که آفتاب است، نشنیدهایم که کس او را دوست گرفته است و عشق آورده. گفت: برای آنکه هر روز میتوان دید مگر در زمستان که محجوب است و محبوب.
کد خبر: ۱۰۶۴۰۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲
باب دوم حکایت بیست و هشتم
یکی را از ملوک مدّتِ عمر سپری شد، قائممقامی نداشت، وصیّت کرد که بامدادان نخستین کسی که از شهر اندر آید تاج شاهی بر سر وی نهند و تفویضِ مملکت بدو کنند..
کد خبر: ۱۰۶۴۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
باب دوم حکایت بیست و هفتم
وقتی در سفر حجاز طایفهای جوانانِ صاحبدل همدمِ من بودند و همقدم؛ وقتها زمزمهای بکردندی و بیتی محقّقانه بگفتندی و عابدی در سَبیل، منکِر حالِ درویشان بود و بیخبر از دردِ ایشان.
کد خبر: ۱۰۶۱۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
باب دوم حکایت بیست و ششم
یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنارِ بیشهای خفته. شوریدهای که در آن سفر همراهِ ما بود نعرهای برآورد و راهِ بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت.
کد خبر: ۱۰۶۱۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
باب دوم حکایت بیست و پنجم
یکی را از مشایخ شام پرسیدند از حقیقتِ تصوّف؛ گفت: پیش از این طایفهای در جهان بودند بهصورت پریشان و بهمعنی جمع، اکنون جماعتی هستند بهصورت جمع و بهمعنی پریشان.
کد خبر: ۱۰۶۱۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
باب دوم حکایت بیست و چهارم
پیشِ یکی از مشایخ گله کردم که: فلان به فَسادِ من گواهی داده است. گفتا: به صَلاحش خجل کن!
کد خبر: ۱۰۶۱۶۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱
یکی از متخلفان با استفاده از یک قبضه اسلحه ساچمهزنی چارپاره، به صورت ناجوانمردانهای به سمت محیطبان شلیک میکند. این تیراندازی از فاصله حدود 10 متری صورت گرفته و متاسفانه با اصابت گلوله به شریانهای حیاتی شهید، منجر به درگذشت او میشود.
کد خبر: ۱۰۶۰۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۸
باب دوم حکایت بیست و سوم
بخشایِشِ الهی گمشدهای را در مَناهی، چراغِ توفیق فرا راه داشت تا به حلقهٔ اهلِ تحقیق در آمد. به یُمنِ قدمِ درویشان و صدقِ نَفَسِ ایشان ذَمائمِ اخلاقش به حَمائد مبدّل گشت.
کد خبر: ۱۰۵۸۹۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۹
باب دوم حکایت بیست و دوم
عابدی را حکایت کنند که شبی ده مَن طعام بخوردی و تا سحر خَتْمی در نماز بکردی. صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی، بسیار از این فاضلتر بودی.
کد خبر: ۱۰۵۸۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۷