۱۶ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۷۵۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۰۵-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۷۵۹۰
انتشار: ۱۱:۳۰ - ۰۵-۰۹-۱۴۰۴

بهروز افخمی:« همیشه نگران برخورد غیر‎حرفه ای نیکی کریمی با کار بودیم»/ «مجبور شدیم با پدر نیکی کریمی دیدار کنیم»

بهروز افخمی:« همیشه نگران برخورد غیر‎حرفه ای نیکی کریمی با کار بودیم»/ «مجبور شدیم با پدر نیکی کریمی دیدار کنیم»
خلاصه رفتیم پیش پدر ایشان و در محضر ایشان از خانم کریمی من پرسیدم:« خانم کریمی چرا می خواهید بازیگر شوید؟ آیا می دانید بعد از این فیلم آن قدر محبوب خواهید شد که باید محافظ برای خودتان استخدام کنید؟

عصرایران- بهروز افخمی فیلمساز شناخته شده که با اظهارات جنجالی خود حضوری تقریبا همیشگی را در رسانه ها دارد به تازگی در مصاحبه با برنامه «ای کاش» در مورد ساخت فیلم «عروس» در سال 1369 و تجربه کار با نیکی کریمی به عنوان ستاره زن فیلم حرف های جالبی زده است:

«حکایت از این قرار بود که ابوالفضل پورعرب خیلی تنبل بود منظورم این است که در خواندن متن فیلم نامه و حفظ کردن خیلی تنبلی می کرد و خیلی هم نگران و مضطرب این مساله بود که کار بازیش در فیلم درست از آب در بیاید. در واقع نسبت به خودش و تواناییهایش تردید داشت. اما درست نقطه مقابلش نیکی کریمی بود. نیکی کریمی قبل از فیلم« عروس» یک فیلم بدی بازی کرده بود به اسم « وسوسه» و احتمالا تصورش از بازیگری این بود که همیشه قرار است مثل فیلم «وسوسه» بازی کند.

نیکی کریمی

در تمرینات متن خوانی و اجرا طوری بازی می کرد که انگار داشت به من که کارگردان بودم می گفت:« شما چه قدر اصرار دارید آدم بازی کند» کار ما به جایی رسید که مجبور شدیم در حین تمرین خانم کریمی صدای او را ضبط کنیم و بعد برای او این صدا را پخش می کردم و به او می گفتم:« ببین خانم کریمی، گوش کن به نظر تو این صدا مال کسی است که دارد واقعا بازی می کند؟»

بعد وضعیت این طور شد که مجبور شدیم به او بگوییم« چرا فکر می کنی کار بازی را بلدی؟» بعد وقتی فیلم عروس کلید خورد و فیلم برداری چند سکانس را انجام دادیم تازه نیکی کریمی فهمید بازی کردی واقعی از چه قرار است. ما به شوخی به او گفتیم « خانم کریمی تو که پدرت پولدار است و فیلم اولت یعنی«وسوسه» هنوز اکران نشده برود آن فیلم را بخرد تا بندازیم در سطل آشغال» خلاصه ما همیشه نگران آن بودیم که آیا خانم کریمی برخورد حرفه ای با کار خواهد داشت یا خیر.

ماجرای دستمزد

وقتی رسیدیم به نقطه ای که تصمیم گرفته بودیم با خانم نیکی کریمی قرارداد ببندیم. من به محسن علی اکبری که مدیرتولید فیلم عروس بود گفتم:« ببین محسن 120 هزارتومان با پورعرب ببند و 100 هزارتومان هم با نیکی کریمی که جایگاه ها حفظ شود.» 120 هزار تومان هم در آن موقع پول زیادی بود مثلا آقای هاشم پور فیلمی 600 هزار تومان می گرفت. 

نیکی کریمی

البته من فکر می کنم ما حتی نباید هیچ دستمزدی به آن ها می دادیم چون حتی در آن موقع هم این گونه متداول بود که به بازیگران گمنام که در اول راه بودند اصلا دستمزدی نمی دادند بلکه خود این بازیگران حتی یک پولی هم می گذارند اما ما خواستیم حرفه ای عمل کنیم و یک کار بی کلاس نکرده باشیم. 

اما وقتی ما رفتیم نهار خوردیم و برگشتیم آقای محسن علی اکبری گفت:« خانم کریمی قرارداد نبست.» من پرسیدم که چه اتفاقی افتاد. گویا محسن علی اکبری رقم 60 هزار تومان را به خانم کریمی گفته بود و او هم نپذیرفته بود. استدلال محسن علی اکبری این بود که به عنوان مدیرتولید باید چونه می زده است و قیمت را پایین می آورده است. خلاصه من خیلی ناراحت شدم و به علی اکبری گفتم حق  نداشته این کار را بکند.

 این شد که محسن علی اکبری تصمیم گرفت به نیکی کریمی زنگ بزند و رقم 100 هزار تومان را بگوید که من اجازه ندادو گفتم:« الان اگر این کار را بکنیم با شخصیتی که از نیکی کریمی می شناسم این دیگر در کل فیلم برداری سوار کول ما می شود. تصمیم گرفتیم یک مدت صبر کنیم تا این که بعد از یک هفته خانم کریمی تماس گرفت و گفت: « چرا سراغی از ما نمی گیرید؟» من هم گفتم:« خانم کریمی یک روزی که پدرتان منزل بودند به ما اطلاع بدهید تا برای صحبت با ایشان بیاییم.»

دیدار با پدر نیکی کریمی

خلاصه رفتیم پیش پدر ایشان و در محضر ایشان از خانم کریمی من پرسیدم:« خانم کریمی چرا می خواهید بازیگر شوید؟ آیا می دانید بعد از این فیلم آن قدر محبوب خواهید شد که باید محافظ برای خودتان استخدام کنید؟ من وجدانم حکم می کند این ها را به شما بگویم و بدانید زندگی شما بعد از این فیلم دگرگون می شود.»اما گویا نه خود ایشان و نه پدرشان در باغ نبودند و تصور خیلی ساده ای از سینمای حرفه ای ما داشتند.

ولی به هر حال ما با همان 60 هزار تومان قرارداد را بستیم. و ایشان البته یک روز به من گفتند که وقتی فیلم اکران شد هنوز در محل کار خود که دفتری در ساختمان اسکان بود به شغل منشی گری مشغول بودند و هر وقت بعد از پایان ساعات کار اداری قصد بازگشت به خانه می کنند. با اینکه خانه شان حدودا 300 متر فاصله داشته اما انبوه جمعیت همیشه منتظر ایشان برای امضا گرفتن و دیدن ایشان کنار ساختمان اسکان حضور داشتند.»

 

ارسال به دوستان
آخرین آرزوی علی حاتمی چه بود؟ سقوط آزاد به سبک صدا و سیما؛ از صحبت‌های فرهنگی دکتر صدر تا فحاشی خداداد عزیزی! کشورهای دارای بیشترین تعداد دیتاسنتر در سال ۲۰۲۵ + اینفوگرافی و جایگاه ایران سفر در زمان؛ «رضاخان» چند روز قبل استعفا به همراه محمدرضا پهلوی؛ سال 1320(عکس) اگر یک سر میله‌ای فلزی به طول ۳۰ کیلومتر را تکان دهیم، انتهای آن فوراً حرکت می‌کند؟ قصه‌های نان و نمک(68)/ عادت میکنی عزیزم! خوب میشی! محمود بصیری در ۲۸ سالگی در کنار فتحعلی اویسی؛ سال ۵۴ (عکس) سلول‌ها چگونه موقعیت خود و نقششان در بدن را می‌فهمند؟ علت خفگی و گاز نخوردن ماشین پراید و پژو ۴۰۵ + راه‌های رفع مشکل خفگی ماشین وزیر میراث فزهنگی: بیش از یک میلیون اثر تاریخی شناخته‌شده در ایران وجود دارد برخی مدارس استان مرکزی یکشنبه غیرحضوری شدند رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه: دولت منابع مالی ندارد ۱۸ کشته در حمله هوایی در میانمار ژیلا صادقی:« مدیر شبکه 3 تلویزیون با حرکت دست به من گفت: «کار خودتو ساختی» قدیری ابیانه: یارانه اگر درست به دست مردم برسد به هر خانواده ۳۰ میلیون می‌رسد (فیلم)
نظرسنجی
با توجه به مشخص شدن رقبای ایران در مرحله نخست جام جهانی فوتبال، به نظر شما تیم ملی می تواند به مرحله بعدی صعود کند؟