۱۵ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۲۴۷۴۱
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۴ - ۰۵-۱۰-۱۴۰۳
کد ۱۰۲۴۷۴۱
انتشار: ۱۸:۰۴ - ۰۵-۱۰-۱۴۰۳

برای بهرام بیضایی ؛ در انتظار بازگشتت هستیم استاد

برای بهرام بیضایی ؛ در انتظار بازگشتت هستیم استاد
بهرام بیضایی این گنجینه زنده فرهنگ و هنر ایران، اکنون در فاصله‌ای دور، در دانشگاه استنفورد، به دانشجویانی درس می‌دهد که شاید هرگز طعم تماشای «باشو، غریبه کوچک» را در سینماهای ایران نچشیده‌اند.

سینما اعتماد ، کامران مشفق‌آرانی در روزنامه اعتماد نوشت : باز هم پنجم دی، یعنی زادروز بزرگ‌ مرد سینما و تئاتر ایران از راه رسید و این بهانه خوبی برای ابراز دلتنگی اصحاب هنر و سینما شد.

هجده سال است که چشم‌های منتظر ما به درِ خانه‌ای در تهران خیره مانده که دیگر ساکنی ندارد. هجده سال است که صندلی کارگردانی تئاترهای ما، فیلم‌های ما و صحنه‌های نمایش ما، جای خالی مردی را فریاد می‌زند که روزگاری نامش با تاریخ هنر این سرزمین گره خورده بود.

بهرام بیضایی، این گنجینه زنده فرهنگ و هنر ایران، اکنون در فاصله‌ای دور، در دانشگاه استنفورد، به دانشجویانی درس می‌دهد که شاید هرگز طعم تماشای «باشو، غریبه کوچک» را در سینماهای ایران نچشیده‌اند. او به جای اینکه در تئاتر شهر تهران، نمایشنامه‌های عمیق و پرمعنایش را روی صحنه ببرد، در سالن‌های دانشگاهی امریکا از تعزیه و پرده‌خوانی سخن می‌گوید.

اما سوال اینجاست: چرا هیچ ‌کس برای بازگشت او تلاش نمی‌کند؟ و از آن بدتر اینکه چرا ما به این غربت طولانی عادت کرده‌ایم؟ مگر نه این است که هنر ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری به حضور استادانی چون بیضایی نیاز دارد؟

به خوبی می‌دانیم بیضایی تنها یک کارگردان و نمایشنامه‌نویس نیست؛ او گنجینه‌ای از دانش تاریخ و فرهنگ ایران است. او پژوهشگری است که عمری را صرف کاوش در لایه‌های پنهان فرهنگ این سرزمین کرده است. غیبت او، تنها غیبت یک هنرمند نیست؛ غیبت بخشی از حافظه فرهنگی ماست.

شاید وقت آن رسیده که از خود بپرسیم: آیا ما به عنوان جامعه هنری و فرهنگی ایران، تمام تلاش خود را برای بازگشت این استاد بزرگ انجام داده‌ایم؟ آیا نمی‌توان شرایطی را فراهم کرد که بیضایی بار دیگر در وطن خود به آفرینش هنری بپردازد؟

هر روز که می‌گذرد، نسل جدیدی از هنرمندان و دانشجویان تئاتر و سینما در این سرزمین پا به عرصه می‌گذارند که تنها نام بیضایی را شنیده‌اند. آنها محروم مانده‌اند از تجربه بی‌واسطه حضور در کلاس‌های درس او، از نگاه نافذش به متون کهن و از شیوه منحصر‌به‌فردش در روایت داستان‌های ایرانی. این محرومیت، زخمی است بر پیکر فرهنگ معاصر ما.

اگر امروز به کتابخانه‌های تخصصی تئاتر و سینما سر بزنیم، کتاب‌های او همچنان پرطرفدارترین منابع پژوهشی هستند. «نمایش در ایران»، «مطالعه‌ای در تعزیه و تئاتر در ایران» و دیگر آثار پژوهشی او، همچون چراغی روشن، راه را به پژوهشگران نشان می‌دهند. اما جای خالی خود او، جای خالی گفت‌وگوهای رودررو با او و جای خالی خلق آثار جدید توسط او، دردی است که هر روز عمیق‌تر می‌شود. شاید روزی، وقتی این غربت طولانی به پایان برسد، وقتی دوباره صدای او در تالارهای نمایش ایران طنین‌انداز شود، آن روز بتوانیم به خود ببالیم که سرانجام، این حلقه مفقوده را به زنجیره فرهنگ و هنر خود بازگرداندیم. تا آن روز، همچنان چشم به راه خواهیم ماند، در انتظار بازگشت استاد.

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
فناوری جدید مبتنی بر آنچوی؛ پایان ریزپلاستیک‌های ماشین لباسشویی؟ (+عکس) ۴ کشور اروپایی مسابقات یوروویژن را به دلیل حضور اسرائیل تحریم کردند برج خلیفه امارات در یک نگاه+ اینفوگرافی معاون وزارت اقتصاد: با افزایش شفافیت مالی، قدرت تصمیم‌گیری بیشتر می‌شود مشارکت اسنپ در تامین هزینه دارو برای کودکان دارای معلولیت تورم آمریکا روند صعودی گرفت آغاز ساخت پهپاد ایرانی مخصوص بارورسازی ابرها اعتراض خانواده شهید «حمید تقوی‌فر» به مستند «ابومریم» برنامه ثریا ؛ پرهیز از تحریف و تقدیس نادرست صادرات ویتنام به آمریکا رکورد زد افشای پشت پرده ممنوعیت پخش زنده قرعه کشی جام جهانی توسط پلتفرم‌ها: ترس از ترامپ حراج سکه هر هفته ادامه دارد آخرین وضعیت رضا عطاران در بیمارستان استراتژی سوئیسی‌ها برای عبور از تعرفه‌های سنگین آمریکا معامله قرن؛ نتفلیکس مالک وارنر برادرز می‌شود روزی که محمد علی فردین غیرتی شد و به صورت زنی سیلی زد و او را به زمین کوبید/ ماجرای رستوران بورسالینو